به راستی محدوده علم تا کجاست؟ آیا میتوان گفت که هر چیزی که علم قادر به خلق آن باشد در چارچوب زندگی بشر جای میگیرد؟ اصول اخلاقی و اعتقادی در این میان چه جایگاهی دارند؟ علم ژنتیک که امکان خلق سلولها، بافتها و حتی موجودات زنده را میدهد چطور؟ حتی اگر ادعای کاربرد برای نجات نسل بشر در میان باشد، اگر این علم موجودی ترکیبی از دو گونه خلق کند، چطور باید با آن برخورد کرد؟ در ادامه با ما همراه باشید
جنین ترکیبی انسان و میمون
بخشهای از این مطلب از وبسایت شهر سخت افزار برداشته شده است. بسیاری از علوم وجود دارند که پیشرفتهای آنها با روی باز پذیرفته شده و تحسین میگردد، ولی شاید در مورد علم ژنتیک اوضاع کمی متفاوت باشد. در واقع با علمی که با پدیدههای زیستی روبرو بوده و به اجازه خلق عناصر زیستی را میدهد باید چطور رفتار کرد؟
طی چند روز گذشته خبری عجیب توسط برخی رسانهها منتشر شده که مجدداً جدال بین عقل، منطق و اصول انسانی را شعلهور کرده است. بنابر خبری که وبسایت BGR منتشر کرده، گروهی از دانشمندان موفق به خلق رویانی موجودی با ذات نیمه انسان و نیمه میمون شدهاند.
این موجود که در علوم زیستی به آن کایمرا گفته میشود در واقع ترکیبی از دو گونه مختلف زیستی است که به صورت مصنوعی خلق میشود. در این مورد خاص، دانشمندان هدف اصلی برای بررسی امکانپذیری تولید موجودی نیمه انسانی که بتوان در بدن آن اندام انسانی را رشد داده و بعدها برای انسانهای کامل استفاده کرد را دنبال میکنند.
از طرفی این دانشمندان معتقدند که اگر بتوانند به نتایجی قابل اعتماد در این زمینه برسند میتوان انتظار داشت که منبعی بیپایان برای بافتها و حتی ارگانهای انسانی داشت که در اختیار انسانهای دارای مشکل و یا حادثه دیده قرار بگیرد.
اما به نظر شما این تفکر صحیح و عاری از مشکل است؟ در واقع چالش اصلی از آنجایی شروع میشود که موجود جدید خلق شده برای ادای علت وجودی خود باید در آزمایشگاه قطعه قطعه شده تا انسانی دیگر زنده بماند؛ موجودی که حالا نیمه انسان است!
جالب است بدانید که تجاربی نزدیک به این، در دورههای مختلف توسط گروههای مختلفی از محققان دنبال شده و تمرکز خود را روی موجوداتی مانند موش یا خوکها گذاشتهاند. برای مثال میتوان به رشد لاله گوش انسان در زیر پوست موشها اشاره کرد که چند سال پیش توسط گروهی از دانشمندان انجام شده و نتایج موفقیت آمیزی از آن حاصل گردید. اما در تستهای پیشرفتهتر برای ساخت ارگانهای مهم هیچگاه نتایج مثبتی حاصل نشده که علت اصلی عدم همگونی ساختار بیولوژیک بدن این حیوانات با ارگانهای انسانی بوده است.
اما در مورد پروژه مورد اشاره در این مطلب داستان کمی متفاوت است. در این پژوهش که نتایج آن در نشریه معتبر Cell به چاپ رسیده، اعلام شده به علت نزدیکی ساختار بیولوژیک بدن میمون با انسان، میتوان تجمیع مستحکمتری از رشد ارگانها در بدن موجود کایمرا خلق شده را ترتیب داد.
سلولهای بنیادین پرتوان انسانی
در واقع زمانی که از سلولهای بنیادین پرتوان انسانی (hPSCs) در بدن یک میمون آزمایشگاهی استفاده شود، هماهنگی بسیار امیدوارکنندهای مشاهده و ثبت شده است.
جالب است که در بخش دیگری از این پژوهش آمده، میزان ارتباطی که بین سلولهای انسانی و سلولهای رویان میمون ایجاد شده در سطحی بوده که پیش از این انتظار آن نمیرفته است. در واقع این یافتهها بدان معناست که دانشمندان برای تبیین اصول و مبانی علوم زیستی نیاز به اطلاعات بسیار بیشتری دارند تا بتوانند در خصوص تئوری تکامل با بینش عمیقتری نظر خود را بیان کنند.
گرچه این پژوهشگران کارشان را پیشرفتی مهم میشمارند، سایر دانشمندان نگرانیها در برابر اخلاقی بودن این تجربه ابراز میکنند. یک نگرانی این است که ممکن است در نهایت کسی این پژوهش را یک قدم به جلو ببرد و تلاش کند نوزاد دورگه انسان و میمون ایجاد کند.
با این حال برخی از دانشمندان نسبت به این قبیل تحقیقات ابراز نگرانی کرده و گفتهاند در حالی که رویان در این مورد ظرف ۲۰ روز از بین رفته، دیگران تلاش میکنند که به تحقیقات بیشتر ادامه دهند.
آنها خواهان بحثهای عمومی در مورد پیامدهای خلق کایمراهای نیمه انسانی و نیمه غیرانسانی هستند.
دکتر آنا اسماژدور، مدرس و پژوهشگر اخلاق زیست پزشکی در مدرسه پزشکی نورویچ گفته که این "چالشهای اخلاقی و قانونی زیادی به وجود میآورد. "
او افزوده: "دانشمندانی که این تحقیق را انجام دادهاند گفتهاند که این رویانهای مختلط، فرصتهای جدیدی را بوجود میآورند به این دلیل که ما قادر به انجام آزمایشهایی خاص بر روی انسان نیستیم. اما این که اینها جنینهای انسانی است یا نه جای سوال دارد. "
هانک گریلی، متخصص اخلاق زیستی از دانشگاه استنفورد نیز در مقالهای در همین شماره ژورنال Cell با اینکه قبول دارد این بررسی به طور اخلاقی انجام شده است، از این نوع پژوهشها انتقاد کرد و نوشت: «هیچ نمیخواهد میمونهای به وجود آیند که تخمکها و اسپرمهای انسانی درون آنها باشند.»
او افزود: «زیرا اگر میمونی با اسپرم انسانی با میمونی با تخمک انسانی ملاقات کنند، ممکن است رویانی انسانی درون رحم میمون ایجاد شود و کسی خواستار چنین رخدادی نیست.»
کارشناسان همچنین اشاره میکنند اگر سلولهای انسانی بخشی از مغز در حال رشد چنین رویان مخلوطی شوند، مسائل اخلاقی مطرح میشود. آیا اگر بخش عمدهای از سلولهای انسانی در مغز این مخلوق وجود داشته باشد باید او را انسان شمرد یا همچنان حیوان به حساب میآید.
برقراری ارتباط بین گروه انسانی و میمون
در بخشی از این پژوهش آمده است:
ما رویدادهای برقراری ارتباط بین گروه انسانی و میمون را مورد بررسی قرار داده و این احتمال را مطرح میکنیم که ممکن است مسیر رشد منحصر به فردی در موجودات کیمرا وجود داشته باشد که تا پیش از این به آنها توجه نشده است. این نتایج ممکن است به درک بهتر رشد اولیه انسان، تکامل اولیه و توسعه استراتژیهایی برای بهبود کیمریسم انسانی در گونههای دور از تکامل کمک کند.
در نهایت ما به عنوان یگانه موجودات بیولوژیک هوشمند ساکن این سیاره باید انتخاب کنیم؛ انتخابی بین اصول اخلاقی و زیستی. این که مزرعهای بیولوژیک از ارگانهای ما وجود داشته باشد که بتوانیم به تعداد نامحدود از آن برداشته کرده و همزمان به هیچ اصل اخلاقی نیندیشیم یا اینکه تلاش کنیم از راههای دیگر نیازهای خود را مرتفع کنیم.
مسلماً این بزرگترین چالش اخلاقی در طول زندگی بشر خواهد بود که باید طی سالیان آینده تکلیف آن مشخص شود.
برترینها
نظر خود را بنویسید